در سال 1336 ه.ش فرمانداری و در سال 1338 ه.‌ش شهرداری در شهر پاوه تاسیس می‌شوند. در کنار این تاریخ، پاوه همواره مرکز تعقل و دانش بوده است و علماء و بزرگان پاوه در سراسر منطقه شناخته شده و مورد احترام‌اند. آمار بالای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی، اساتید اهل پاوه صاحب کرسی در سراسر کشور و زنان باسواد از یک سو و اهمیتی که به تحصیل کودکان در این شهر داده می‌شود همه نشان از مدنیت با نشانه‌های استاندارد دارد. کودکان کار در شهر پاوه وجود ندارند، آسیب‌های اجتماعی بسیار اندک است و مردم اهمیت بسیاری به وجه و شخصیت خود در جامعه می‌دهند و رعایت ادب، نزاکت و فرهنگ از ویژگی‌های بارز این مردم است. علاوه بر این افکار عمومی در پاوه حافظه‌ی بسیار قوی دارد، مردم در اینجا همه‌ی مسائل را به صورت ریز می‌بینند و در هر محفلی می‌توان سخنان عمیق‌شان را شنید که نشان از ذکاوت و هوش تاریخی آنان دارد.   

مردم پاوه اصالت خاصی دارند و این اصالت بخشی از ویژگی‌های اخلاقی و اجتماعی آنان را تشکیل می‌دهد. هر چند غالباً وارد برخی فعالیت‌های اجتماعی نمی‌شوند، اما نظارت خاصی بر موضوع‌ها دارند و نسبت به سرنوشت خود بی‌تفاوت نیستند و تاریخ خود گواه این موضوع است. مسائل از نگاه تیزبین آنان پنهان نیست و هیچ حرفی را بدون هدف خاص بیان نمی‌کنند. زبان سراسر پرمعنی آنان نشان از اشراف کاملشان بر محیط پیرامونشان دارد. این مردم همچنان که توانسته‌اند کوه را مغلوب کنند و بر محیط تسلط یابند، همچنان هم شعور اجتماعی بالایی دارند. اینهمه نوشتم تا بگویم این روزها شاهد تغییر در  مدیریت سیاسی شهر پاوه هستیم. مردم اهل شهرستان پاوه خود بر کرسی مدیریت شهرستان خود تکیه می زنند و مدیریت را در بخش های مختلف در دست می گیرند؛ اتفاق مبارک را در انتخاب یک پاوه ای به عنوان معاون فرماندار به فال نیک گرفتیم و این اتفاق مبارک به بخشداری مرکزی هم رسید و بی گمان نمی توان این مهم را نادیده گرفت که این افراد با توجه به سابقه خانوادگی خود، وسعت در شبکه ارتباطات اجتماعی، اشراف کامل بر مسائل شهرستان، شناخت کافی از روحیات مردم شهرستان و ... همه و همه نویدهای خوبی را برای این شهرستان به همراه دارند که باعث می شود تا با امید بیشتری به عرصه اجتماعی شهرستان پاوه چشم بدوزیم و گام های خوبی را به سوی پیشرفت، به انتظار بنشینیم.

انتخاب و انتصاب آقای هوشیار عبدالله زاده را به عنوان بخشدار مرکزی پاوه تبریک عرض می نمایم و بسیار خرسندم که انتصاب آقای اردلان حاتمی به عنوان بخشدار نوسود و آقای سعدی مطصفی زاده به عنوان بخشدار باینگان را هم در خبرها می خوانم.

 

مدیر موفق کسی است که بتواند از تمام ابزارهای و امکانات موجود به بهترین نحو ممکن جهت پیشبرد برنامه¬هایش استفاده کند. فرماندار پاوه به محض ورود به شهرستان و تکیه دادن بر مسند فرمانداری با چالش های زیادی روبرو بود که مهمترین آنها انتخاب معاون و بخشدارن بود. چرا که این افراد نزدیکترین کسانی هستند که می توانند به فرماندار هم مشاوره دهند و هم در اجرای برنامه هایش بهترین یاورانش باشند. اما چرا این تحولات زمان زیادی به طول انجامید؟ چرا برخلاف روند همیشگی تحولات در حوزه مدیریتی شهرستان زمان زیادی را طلبید؟ شاید شعارهای تبلیغاتی کاندیداها در زمان انتخابات از نظر مردم فقط برای رأی آوردن باشد، اما در عالم سیاست اینگونه نیست، یا به عبارتی دیگر این شعارها در اصل نشان دهنده خط مشی اصلی نامزد در ارائه و اجرای برنامه هایش است. در انتخابات ریاست جمهوری اخیر (خرداد 92) دکتر حسن روحانی با شعار تدبیر و امید پا به میدان انتخابات نهاد و پیروز شد. بعد از آغاز به کار دولت دکتر روحانی همه منتظر تحولاتی سریع در کلیه سطوح مدیریتی کشور بودند، اما دکتر روحانی و مشاورانش به شعارشان پایبند ماندند و دچار هیجانات سیاسی نشدند. دکتر روحانی به خوبی می دانست که تحولات سریع موجب ایجاد بی نظمی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خواهد شد. هرچند که افکار عمومی و بسیاری از اصلاح طلبان فشار زیادی بر دولت جهت ایجاد تغییرات وارد نمودند، تا جایی که تحلیل هایی مبنی بر خروج دولت از جریان حامی آن در انتخابات نیز ارائه شد، ولی دولت تدبیر توانست با تحمل فشارها بدون عدول از شعارش، مسیر حرکتی خود را هرچند با سرعتی بسیار کم، طی کند. در پاوه نیز نماینده عالی دولت (فرماندار) توانست با پایبندی به همان شعار تدبیر مسیر حرکتی خود را به بهترین نحو ادامه داده و وجود موانع زیاد (که در استان ما از همه جا بیشتر است) با تلاشی مضاعف و بی شائبه، برنامه های مدنظرش را هرچند با تأخیر به سرانجام برساند. انتخاب یک زن به عنوان معاون فرماندار در این شهرستان، نشان از تدبیر آقای ایده پور دارد. همین تدبیر را می توان در انتخاب بخشداران مرکزی، نوسود و باینگان نیز مشاهده کرد. این تغییرات هرچند که با تأخیر صورت گرفت اما به درستی و در راستای برنامه های آقای ایده پور (برنامه های دولت یازدهم) بود. مدیر شایسته مدیری است که در استفاده از نیروی انسانی موجود در جای مناسب و مهمتر از آن، در زمان مناسب استفاده کند. زمان انتخاب و نحوه چیدمان بخشداران توسط فرماندار پاوه از منظر مدیریت سیاسی قابل قبول و نشان از شم مدیریتی بالای آقای ایده پور دارد. با توجه به روند رو به رشد اقتصاد مملکت و همچنین نزدیک شدن طرفین مذاکره در موضوع هسته ای به توافق، کم کم امید وعده داده شده توسط دکتر روحانی محقق شده و آغاز شکوفایی و رونق کسب و کار موجب باز شدن دست مدیران انتخابی و افزایش رضایت مندی عمومی از دولت خواهد شد که همین موضوع ما را به تمجید از روند مدیریت ایده پور وا می دارد.

 

واکنشی به استعفاء شهردار پاوه 

در وب سایت سلام پاوه آقای لطف الهی رییس شورای شهر پاوه، در صدد شفاف سازی فضای حاکم بر شورا و شهرداری گام برداشته و استعفای شهردار را تایید کرده است. خوشبختانه شورای دور چهارم برخلاف سه دوره قبل در زمینه شفاف سازی تا حدود زیادی موفق عمل کرده است.
 اما استعفای شهردار سوالاتی را به ذهن متبادر می کند که در چند سطر به آن می پردازم.
1- تعجب آور است شهرداری که با آن همه هیاهو و جنجال این مسولیت را می پذیرد اکنون هنوز یکسال نگذشته قصد استعفا دارد. این استعفا از نظر بنده حامل دو پیام است: الف- جناب آقای خسروی احتمالا از شهرداری و مدیریت آن و همپنین گستردگی حوزه مدیریت شهری اطلاع کافی نداشته و این سمت را قبول کرده اند. که این خود نقطه ضعف بزرگی است. (که نتیجه اش را می توان در جا به جایی هایی  که در دوایر شهرداری صورت گرفته، دید.) ب- نداشتن تخصص و تجربه در زمینه مدیریت شهری موجب شده که آقای خسروی در اداره شهرداری و سامان دهی اوضاع (به قول خودش آشفته آن) به بن بست برسد و سابقه کاری موفق خود در آموزش و پرورش را در معرض تهدید ببیند لذا استعفا را بر ابقا ترجیح دهد.
2- در مملکت ما به قول عادل فردوسی پور (مجری برنامه نود) استعفا کلمه ای نا مأنوس است. حال چگونه آقای خسروی که با آن همه هیاهو بر مسند شهرداری پاوه تکیه زده بعد از قریب به نه ماه حاضر به استعفا شده اند!؟ آیا این استعفا ترفندی برای کسب محبوبیت عمومی نیست؟ آیا این استعفا برای گرفتن تایید دوباره از اعضای شورای شهر برای استمرار مسولیتش نیست؟ آیا این استعفا برای تحت فشار قرار دادن شورای شهر جهت گرفتن اختیارات بیشتر و بازتر شدن دست شهردار در نحوه مدیریتش و کشیدن حصاری به دور شهرداری جهت به حداقل رساندن دخالت شورا در امور شهرداری (تحت مدیریت آقای خسروی) نیست؟
3- آیا عدم پذیریش استعفای ایشان از سوی شورا منطقی است؟ کسی که از مسولیتی استعفا می دهد، استعفایش حامل این پیام است که آن فرد در انجام مسولیتش توانایی لازم را ندارد، پس ابقایش توسط مسولین بالادستی نه تنها به ضرر دستگاه تحت مدیریت شان است بلکه خیانت است به فرد استعفا دهنده چرا که واگذاری مسولیت به کسی که خود اذعان به عدم توانایی انجام آن را دارد به مثابه بردن کوری به لبه پرتگاه است.
امید آنکه شورای شهر پاوه در ادامه مسولیت شان در راه توسعه شهر پاوه در حوزه خدمات رسانی شهری به بهترین نحو ممکن انجام وطیفه نمایند.

حضور پرافتخار ورزشکاران پاوه در تیم ایران

ورزشکاران پاوه سه مدال برای تیم ایران کسب کردند

 

مسابقات آسیایی شوتوکان اسکای طی روزهای 27 و 28 شهریور ماه به میزبانی استان کرمانشاه برگزار شد.

در این دوره از رقابت ها 650 ورزشکار در بخش آقایان و 550 ورزشکار در بخش بانوان طی دو روز با هم به رقابت پرداختند. مسابقات آقایان در مجموعه ورزشی امام خمینی (ره) شهر کرمانشاه و مسابقات بانوان به میزبانی شهرستان صحنه برگزار شد.

ورزشکارانی از استان های سراسر کشور به همراه کاراته کا هایی از کشورهای ترکمنستان، عراق و افغانستان در این رقابت ها حضور داشتند.

در این دوره از مسابقات شهرستان پاوه با شش ورزشکار حاضر شد و سرپرستی و مربی تیم را وجیهه مرادی برعهده داشت. از تیم پاوه هانیه بهمنی توانست مدال طلا، وجیهه مرادی  مدال نقره و اژین رحمانی مدال برنز را کسب کند.

لازم به توضیح است که تیم پاوه به همراه تمامی تیم های استان، تحت عنوان تیم ایران در مسابقات حضور داشت.

در پایان این بازی ها، تیم ایران در هر دو بخش آقایان و بانوان به مقام قهرمانی دست یافت و کشورهای عراق و افغانستان نیز به ترتیب دوم و سوم شدند.

این روزها نظاره گرژنوساید کردها می باشیم.... کوبانی شهرکردهای غیرتمند شمال سوریه درتب وتاب جنگی نابرابردست وپا می زند ودرکشوری دیگرشنگال وکرکوک وهولیرهم درگیرهمان جنگ مشابه جوامع بین المللی همگی با چشمانی بازوغیرتی به اندازه یک جو نظاره گراین جنایت واین ژنوساید به تمام معناهستند دریغ برای یک جوغیرت..!! ترکیه داردامپراطورعثمانی را باپرچمهای سیاه احیاءمی کندواین پرچمداران سیاه دردوکشورسوریه وعراق بانام اسلام چه بیدادی راکه راه نه انداخته اندوانگارفقط نسل کردها هستند که بایدموردتهاجم،تجاوزودرکل مورد نسل کشی قراربگیرند. واین مصداق ضرب المثلی است که گفته اند: بایک تیردونشان زده اند: تجدیدامپراطوری و نسل کشی کردها ....

روزهای تلخ برای انسان رقم زدن بسیار ددمنشانه است. حق طبیعی زنان این دیار است که در یک فضای امن زندگی کنند و جامعه این امنیت را تضمین کند تا زنان هر چه بیشتر در جامعه حاضر شوند. حضور زن به عنوان هویت اجتماعی، بیانگر زوایای بسیاری از آن جامعه است. زن بودن اما در دیار ما همواره با خود ترس ها و دردها و غم های بسیاری را رقم زده است؛

روزی زنان این دیار قاچاق می شوند!

روزی قربانی خفاش شب می شوند!

روزی محیط کار برایشان امن نیست!

روزی....

روزی....

امروز هم بر رویشان اسید می پاشند!

همین زنان که برای مادر بودنشان زیباترین شعرها را می سرایند، همین زنان که برای نجابتشان حماسه ها ثبت کردند، همین زنان که برای شرم و آزرمشان روایت ها نقل کردند، همین زنان هر وقت که جامعه در انجماد اندیشه گرفتار می شود، می شوند بزرگترین قربانی.

من زن هستم، من زن این دیار هستم، از حصار اندیشه های منجمد گریزانم

اما بیزار نیستم

من زن هستم و با باور به انسانیت از حصار اندیشه ها گریزانم و با باور به اخلاق و انسان، هر روزم را با هدف بالا بردن سطح آگاهی آغاز می کنم.

من را از اسید و خفاش شب و ... هراسی نیست؛ فرزندان این دیار هنوز در راهند.

 

طبیعت هورامان یکی از معدود جاهای ایران است که هنوز زیباست، شاید تعبیر (طبیعت بکر هورامان) را همه ما شنیده باشیم. این تعبیر دو وجه دارد که متأسفانه همیشه ما یکی از این وجوه را در نظر گرفته و به آن می بالیم. وجه یکم: این همان وجهی است که همه دوستش داشته و آن را امتیازی برای منطقه می دانیم. بکر بودن طبیعت هورامان نشان از دخالت اندک انسان به هر دلیلی در زیستگاه های طبیعی و در نتیجه پایداری اکوسیستم های محیط زیست می باشد. عدم دخالت انسان در اکوسیستم های طبیعت هورامان موجب شده است که منطقه پاوه و هورامان به عنوان یکی از نقاط سبز ایران شناخته شود که خود نشان دهنده پتانسیل قوی این منطقه جهت توسعه اکوتوریسم می باشد که متأسفانه به دلیل بی کفایتی نماینده سازمان گردشگری در پاوه، تاکنون هیچ اقدامی نه تنها در خصوص اکوتوریسم بلکه در درخصوص مناطق نمونه گردشگری هم صورت نگرفته است. وجه دوم: اما وجه دوم که تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است، عدم دخالت انسان در طبیعت در منطقه هورامان نمی تواند نشان از بالا بودن سطح آگاهی این جامعه در زمینه تعامل با محیط زیست باشد، چراکه در نمونه های کوچکتر از جمله نحوه شکارهای غیر مجاز و تصرف های غیرقانونی منابع طبیعی به بهانه های مختلف (از احداث باغ و خانه باغ گرفته تا تملک معادن سنگ و اجاره دادن مرتع های ملی و...) و ریختن آشغال ها در طبیعت و احداث جاده های غیرکارشناسی و غیرضروری و چراهای بی رویه و ... به روشنی می توان پایین بودن سطح آگاهی زیست محیطی مردم در این منطقه را درک نمود. پس وجه دوم می تواند ما را به این مسیر رهنمون شود که بکر ماندن بخش اعظم محیط زیست هورامان را می توان نشان از محرومیت منطقه دانست نه پیشرفت آن. که این خود هم فرصتی برای هورامان است و هم تهدید. فرصت برای جلوگیری از تخریب این طبیعت بکر با برنامه ریزی بر مبنای توسعه پایدار منطقه و تهدید از این بابت که عدم پیشرفت منطقه و محروم ماندن آن می تواند لطمات زیانباری بر پیکره نیروی انسانی منطقه که همانا پیش نیاز هر توسعه ای است وارد نماید. این منطقه از نظر اقتصادی فلج است و نیاز به برنامه ریزی مدون برای توسعه دارد و با نگاهی اجمالی می توان به این نکته پی برد که برای نجات اقتصاد این منطقه باید بر دو نکته تمرکز کرد: اکوتوریسم و مرز. که اکوتوریسم به دلیل تداومش می تواند نقش مهمترین پتانسیل را بازی کند چون فارغ از مسایلی است که مرز را تحت الشعاع قرار می دهند. امید آنکه فرماندار به عنوان نماینده عالی حاکمیت نسبت به ساماندهی کمیته ای کاری جهت آغاز فاز مطالعات پروژه توسعه پایدار منطقه اقدام نماید.

راحت ترین راه برای پرداخت قبض تلفن استفاده از 2020 است تا هم در وقت مشترکین، هم در مصرف کاغذ و هم در سیستم پست کشور صرفه جویی شود. اما بعد از تماس با 2020 استان کرمانشاه و بعد از شنیدن پیام:

به مرکز پاسخگویی شرکت مخابرات استان کرمانشاه خوش آمدید و ...

دیگر شاهد هیچ واکنشی از این سامانه نیستیم. بسیار جالب است که این سیستم  تا قبل از عوض شدن شماره ها بسیار عالی سرویس دهی می نمود، اما با تغییبر شماره های استان، گاهی باید نیم ساعت وقت صرف کرد تا بتوان یک قبض تلفن را پرداخت کرد و گاهی اصلا امکان پذیر نیست!

شرکت مخابرات استان کرمانشاه لطفا یک سرویس پرداخت خود را اصلاح بفرما، یک یک سیستم پاسخگو راه اندازی بنما.

عموماً سیستم حمل و نقل عمومی پاوه در روزهای بارانی و برفی دچار ضعف و به خودی خود در این روزها حضور تاکسی ها کمرنگ است.

روز 27 مهرماه به عنوان روز بدون خودرو با استقبال کمرنگ مردم همراه بود. بی گمان انتخاب این روز، با توجه به وضعیت جوی هوا، روز خوبی برای فرهنگ سازی درخصوص معضل ترافیک نبود؛ با این تاکید که برای من شهروند انتخاب شایسته ای بود تا ثابت شود حمل و نقل شهری در این روزها ضعیف است، و طبق معمول باید یا پیاده روی کرد یا از آزانس استفاده نمود! اما بی گمان برای شهرداری بیانگر ضعف هایش بود که ابتداً به مسئله مهندسی نبودن تصمیمات باز می گردد.

25 فروردین برای اولین بار روز بدون خودرو در پاوه برگزار شد. برگزاری این کارهای نمادین به منظور فرهنگ سازی است تا مردم بدانند حمل و نقل عمومی در سطح شهر بسیار به صرفه تر است و در زمان صرفه جویی بسیاری می شود و هوا کمتر آلوده می گردد.

این روز و این روزها در پاوه برگزار شدند بدون آنکه شهرداری پاوه به عنوان متصدی امر، حتی یک برگه اطلاع رسانی توزیع نماید. عموماَ  مردم برایشان ترافیک دغدغه است، چون بدان گرفتارند، اما هیچ واکنشی نسبت به حل موضوع ندارند، چون اساساً نمی دانند که باید چکار کنند!

اخیراً هم مسیر میدان شهدا به سمت مولوی جهت عبور کلیه خودروها آزاد شده است.

همه چیز گویی در شهر ما منوط به آزمون و خطا است!

این نمی تواند مدیریت موفق شهری را به همراه آورد، به ویژه در خصوص ترافیک که خود مهندسان و کارشناسان خود را دارد.

شورای شهر و شهرداری پاوه باید به این باور برسند که حل معضل ترافیکی شهر نیاز به حضور مهندسان این عرصه دارد و لاغیر.

آوای هورام پاوه

خانه ای امن برای موسیقی و هنر هورامان

فروزان رسولی

تلاش و کوشش جوانان کار آفرین، دلگرمی امروز جامعه ماست. وقتی شور و هیجان، با تلاش های مضاعف کارآفرینان سرزمینم همراه می شود، آهنگ «سرزمینشان» دلنشین تر می شود.

بعد از ده ها روز رفت و آمد و تمرین و نشست و هم آوایی، بالاخره کنسرت گروه موسیقی هورام بر روی سن می رود؛ همه چیز زیباست؛ این حرکت، این هیجان، این خوداتکایی، این باور، این آهنگ فولکلور؛ همه چیز زیباست؛ اگر چه گروه، یک موسیقی قوی و حرفه ای ارائه نداد، کسری کار بسیار به چشم می آمد؛ اما همین که بر روی سن بودند و می نواختند؛ همین خود دلنشین بود و روحیه بخش.

من می گویم همه چیز زیبا بود؛ چون فرهاد سلیمی بغضش، بغض هنری بود که با تمام وجود بر کلامی بسیار شمرده شمرده، جاری می نمود و بر روان می نشست. خبر نگران کننده بیماری حنجره یک خواننده بسیار دلخراش است؛ دلخراش تر اینکه پزشک معالج او را از خواندن منع می کند و او باز هم بخاطر مردمش می آید و می خواند و بغضش و آهنگش و شعر ترانه هایش همه و همه زیبا می شوند؛ تک نوازی تنبک زیبا می شود؛ تک نوازی دف زیبا می شود، ویولن، سنتور و ...  همه زیبا می شوند.

یک انجمن کارآفرین تشکیل و اکنون تکیه گاه هنر موسیقی شهر ما شده است و این زیباست، خانه ای امن برای جوانانی که هنر موسیقی را دوست دارند و در خانه هورام پاوه درس هنر می آموزند و هنرمندان می دانند که هنرآموزی چه باشکوه است.

باشکوه تر اینکه همین جوانان کارآفرین، علاقمندان هنر را خانه ای امن بخشیده اند تا قهوه خانه های پاوه تنها محل تجمع جوانانمان نباشد و این یعنی امید.

اگرچه موسیقی حرفه ای از خانه موسیقی پاوه را شاهد نبودیم، اما این جسارت در شروع، این بارومندی به هنر پاوه، این تکیه گاه بودن، همه و همه، امیدبخش فرداهایی بهتر است.

من باور دارم که این بزرگواران عرصه هنر، هم اکنون جور بسیاری از خاموشی های هنر را بردوش می کشند و در تکاپوی خود، به سوی بهتر بودن می روند و مطمئنم آوای هورام پاوه، خانه امن فرهنگ و هنر شهرمان است که در آن هنر و اخلاق آموزش و آمیزش هنرمندانه ای دارند.

زن هویت یک جامعه است. آنگاه که وادار به نشستن در چارچوب تعصب می‌شود و حق انتخاب را از او سلب می‌کنند و در حصاری تنگ، زیر باورهای نسجیده خفه می‌شود، جامعه تحمیل می‌کند و زن می‌پذیرد، ماحصل این فرایند چیزی جز اسارت جامعه نمی‌شود.شاید اگر کمی وسیع‌تر بیندیشیم باید از خود بپرسیم؛ ما و ژاپن در یک دهه به سوی توسعه گام برداشتیم، ما کجا و آنها کجا؟! باز بپرسیم امیرکبیر ما را چه کسی کشت؟  قضاوت دادگاه محمد مصدق را چه کسی عهده‌دار بود؟ چه کسانی در جنگ دوم جهانی ایران ما را اشغال کردند؟ و هزاران پرسش تاریخی که متعلق به گذشته‌اند اما ما هنوز که هنوز است تاوانشان را می‌پردازیم. در تاریخی که ما بچه‌های ایران زمین خوانده‌ایم، مسوول تمام بلایای وارده بر جامعه‌مان، انگلیس و آمریکا معرفی می‌شوند و نیز .........

هر منطقه‌ای در گذشته‌ی خود تاریخی دارد که در آن دستاوردها، ناکامی‌ها، آرزوها، نداشت‌ها و ... بسیاری هست. این سرگذشت با خود نشان‌هایی دارد که هویت و اصالت ساکنان آن منطقه است. آنان که دیارشان را دوست دارند و برایش احترام قائلند و از آن مهمتر، از خود تعریفی متشخص و مسوولیت‌پذیر دارند، همواره به فکر حفظ این نشان‌ها می‌باشند.  به اعتقاد من یکی از مهمترین فاکتورهایی که می‌تواند حافظ این نشان‌ها باشد ساختارهای ارتباطی است که بسترساز آن زنان هستند ولی این موضوع به هیچ‌وجه مردان را از بار مسوولیتی که بر دوش دارند معاف نمی‌کند، بلکه تنها به بررسی آنان نمی‌پردازد. به همین دلیل سعی کردم به بررسی روابط حاکم بر زنان جامعه بپردازم. لازم به یادآوری است از دیدگاه من عدم توجه به بسترسازی مناسب برای پرورش زن، در طول تاریخ دیارمان، یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر روند اجتماعی است که از آن نقدهای فراوان داریم.

منبع: کتاب جامعه شناسی ارتباطات- دکتر باقر ساروخانی

در ارتباط هدف تنها باز بودن انسان ها به سوی دیگران و بنای روابط سالم و سازنده اجتماعی نیست. بلکه نگهداری ارتباطات انسانی، بقا و امنیت ارتباطی بین انسان ها مورد توجه است:

1-    اصل تقابل :

باید توجه داشت که هیچ بنای دوستی یک طرفه باقی نخواهد ماند . باید همواره بر تقابل روابط تکیه داشت و به درستی که :

1. سرطان و آلاینده‌های محیط زیست

2. سرطان و شیوه زندگی

3. سرطان و تغذیه

4. باورهای نادرست عمومی و ترویج فرهنگ پیشگیری

5. نقش دارو و واکسن‌ها در پیشگیری سرطان

6. غربالگری و تشخیص زودرس

*****جهت کسب اطلاعات بیشتر به این وب سایت مراجعه فرمایید:

http://hamayesh.ncii.ir/fa/

چرا توقف کنم،چرا؟

پرنده ها به سوی جانب آبی رفته اند

افق عمودی است

افق عمودی است و حرکت : فواره وار

و در حدود بینش

سیاره های نورانی میچرخند

زمین در ارتفاع به تکرار میرسد

و چاههای هوایی

به نقب های رابطه تبدیل میشوند

و روز وسعتی است

که در مخیله ی تنگ کرم روزنامه نمیگنجد

چرا توقف کنم؟

راه از میان مویرگ های حیات می گذرد

کیفیت محیط کشتی زهدان ماه

سلول های فاسد را خواهد کشت

و در فضای شیمیایی بعد از طلوع

تنها صداست

صدا که ذوب ذره های زمان خواهد شد .

چرا توقف کنم؟

چه می تواند باشد مرداب

چه می تواند باشد جز جای تخم ریزی حشرات فاسد

افکار سردخانه را جنازه های باد کرده رقم می زنند .

نامرد ، در سیاهی

فقدان مردیش را پنهان کرده است

و سوسک ....آه

وقتی که سوسک سخن می گوید .

چرا توقف کنم؟

همکاری حروف سربی بیهوده ست .

همکاری حروف سربی

اندیشه ی حقیر را نجات خواهد داد .

من از سلاله ی درختانم

تنفس هوای مانده ملولم میکند

پرنده ای که مرده بود به من پند داد که پرواز را بخاطر

بسپارم

 

نهایت تمامی نیروها پیوستن است ، پیوستن

به اصل روشن خورشید

و ریختن به شعور نور

طبیعی است

که آسیاب های بادی میپوسند

چرا توقف کنم؟

من خوشه های نارس گندم را

به زیر پستان میگیرم

و شیر می دهم

صدا ، صدا ، تنها صدا

صدای خواهش شفاف آب به جاری شدن

صدای ریزش نور ستاره بر جدار مادگی خاک

صدای انعقاد نطفه ی معنی

و بسط ذهن مشترک عشق

صدا ، صدا ، صدا ، تنها صداست که میماند

در سرزمین قد کوتاهان

معیارهای سنجش

همیشه بر مدار صفر سفر کردهاند

چرا توقف کنم؟

من از عناصر چهارگانه اطاعت میکنم

و کار تدوین نظامنامه قلبم کار حکومت محلی کوران نیست

مرا به زوزه ی دراز توحش

درعضو جنسی حیوان چکار

مرا به حرکت حقیر کرم در خلاء گوشتی چکار

مرا تبار خونی گل ها به زیستن متعهد کرده است

تبار خونی گل ها میدانید ؟

هرس دو درخت!

در میدان مولوی؛ در اواخر فصل تابستان!

فروزان رسولی

در میدان مولوی شهر پاوه دو درخت با تبر کاملاً هرس شده اند، تنها دو درخت آنهم در اواخر فصل تابستان!

آیا شهرداری مجوز این کار را صادر کرده است؟!

مسوول حفاظت از درختان شهری چه کسی است؟!

آیا در هر زمانی که درختی برای یک شهروند مانع ایجاد کرد، اجازه هرس، بریدن، ازبین بردن و قطع کردن درخت را دارد؟!

قبل از هر سخنی باید به قانون حفظ و گسترش فضای سبز و جلوگیری از قطع بی رویه درخت اشاره کامل داشت:
این قانون با هدف حفظ و گسترش فضای سبز و جلوگیری از قطع بی رویه درختان به تصویب رسید . منظور مهم این قانون سر و سامان دادن به وضعیت درختان حوزه شهری و روستایی و تحت نظم درآوردن قطع درختان بوده و به همین منظور در این قانون به تکالیف شهرداری و ضمانت اجرای کیفری اشاره شده است.
 نکات مهم و برجسته این قانون در زمینه قطع درختان و ضمانت اجرا و ... به اختصار عبارتند از:
1. در این قانون درخت وقتی موضوع حمایت های مفاد این قانون می باشد که حتماً محیط بن آن از 50 سانتی متر بیشتر باشد.

2. قطع درخت از هر نوع ممکن دانسته شده است، لکن الزاماً پس از اخذ اجازه مخصوص از شهرداری و این اقدام علاوه بر محدوده شهر، شامل حریم آن نیز می‌شود.
3.  به موجب این قانون؛ کاشت، حفاظت و آبیاری درختان کلیه معابر، میادین و پارک‌های عمومی شهر از مهمترین و عمده ترین وظایف شهرداری بر شمرده شده است.
4.  شهرداری مکلف است که برای تمامی درختان محدوده و حریم شهر شناسنامه تهیه و تنظیم نماید، که الزاماً در آن تعداد و نوع درختان مد نظر می‌باشد و این شناسنامه ملاک و سند اجرای این قانون بر شمرده خواهد شد. البته مفاد شناسنامه‌ها هر 5 سال تجدید می‌شود.
5.  از بین بردن درختان در تمامی معابر، پارک‌های عمومی، میادین داخل شهرها و شاه‌راه‌ها و راه‌های عمومی خارج شهر به هر قطر و اندازه‌ای ممنوع اعلام و مقرر شده است.  
6. شهرداری موظف شده است در پروانه‌های ساختمانی صادره به تعداد درختانی که در اثر ساخت و ساز و ساختمان بایستی قطع شوند ضمن تعیین دقیقاً اشاره نماید.
7.  ضمانت اجرای کیفری این قانون در ماده 9 آن تصریح شده است. هر کسی برخلاف مقررات این قانون و به طور عمدی و آگاهانه اقدام به از بین بردن درختان مشمول این قانون کند به مجازات حبس و جزای نقدی محکوم خواهد شد. همچنین شخصی که پس از دریافت پروانه و قطع درخت ظرف مدت مندرج در پروانه ساختمانی بدون عذر موجه اقدام به ساخت و ساز ساختمان نکند نیز مطابق مقررات کیفری این قانون یعنی ماده (9) با وی برخورد می‌شود.
 یکی از مسائل مهم مقرر در این قانون این است که مقنن به هیچ وجه اجازه تعلیق مجازات مقرر را نداده و حبس مندرج در ماده 9 نیز قابل تبدیل به جزای نقدی دانسته نشده است.
8.  در شهر مأمورین شهرداری مأمور اجرای این قانون محسوب می‌شوند و در صورت مشاهده ارتکاب عمل مجرمانه مورد نظر این قانون مأمورین شهرداری جزء ضابطین خاص دادگستری محسوب شده و گزارش آنان در حکم گزارش ضابطین می‌باشد. البته بر اساس قسمت اخیر ماده (10) وظایف ضابطین دادگستری را می‌بایست در کلاس مخصوص تحت نظر دادستان شهرستان تعلیم گرفته و در این موارد به منزله ضابطین دادگستری محسوب می‌شوند.

بی گمان شهرداری پاوه تاکنون برای شناسنامه دار کردن درختان سطح شهر هیچ اقدام عملی انجام نداده است. فضای سبز پاوه بارها و بارها بدون هماهنگی شهرداری و از سوی مردم تهدید شده است، درختانش قطع شده اند و هیچ گونه مشکلی هم برای فرد خاطی به وجود نیامده است!

این حقیقت تلخ که درختان شهری پاوه قربانی می شوند و مانند چنارهای خیابان ولی عصر تهران، هیچ سر و صدایی هم برایشان به راه نمی افتد، بی گمان یک حقیقت تلخ است که پاسخ صریح شهرداری پاوه را می طلبد. علیرغم تماس با مسوولین، هیچ واکنش عملی را شاهد نبودیم. اگر این روند ادامه یابد و هیچ برخوردی با خاطیان صورت نگیرد، شاید برخورد حذفی با درختان تبدیل به یک رفتار در جامعه شهری شود!

دو درخت قربانی شده اند! شهرداری پاسخگو باشد.